تفاخر به جمعیت (قرآن)قرآن کریم در سوره تکاثر به تفاخر کنندگان به آمار جمعیت هشدار داده و آنان را از پیآمدهای منفی آن برحذر میدارد. ۱ - فخر فروشی به تعداد جمعیتافزون تر بودن تعداد جمعیت، عامل تفاخر قبیله ای در قبایل دیگر، در فرهنگ جاهلی بوده. الهـکم التکاثر• حتی زرتم المقابر. افزون طلبی (و تفاخر) شما را به خود مشغول داشته (و از خدا غافل نموده) است. • تا آنجا که به دیدار قبرها رفتید (و قبور مردگان خود را برشمردید و به آن افتخار کردید)! ۲ - شان نزولمفسران معتقدند که این سوره در باره قبائلی به نامهای بنی عبدمناف و بنی سهم نازل شد که بر یکدیگر تفاخر میکردند، و با کثرت نفرات و جمعیت یا اموال و ثروت خود بر آنها مباهات مینمودند تا آنجا که برای بالا بردن آمار نفرات قبیله به گورستان میرفتند و قبرهای مردگان هر قبیله را میشمردند ۳ - توضیح واژگان" الهاکم" از ماده" لهو" به معنی سرگرم شدن به کارهای کوچک و غافل ماندن از اهداف و کارهای مهم است، " راغب" در" مفردات" میگوید: " لهو" چیزی است که انسان را به خود مشغول داشته، و از مقاصد و اهدافش بازمی دارد. " تکاثر" از ماده" کثرت" به معنی تفاخر و مباهات و فخرفروشی بر یکدیگر است " زرتم" از ماده" زیارة" و" زور" (بر وزن قول) در اصل به معنی قسمت بالای سینه است، سپس به معنی ملاقات کردن و روبرو شدن به کار رفته است، و" زور" (بر وزن قمر) به معنی کج شدن قسمت بالای سینه است، و از آنجا که دروغ نوعی انحراف از حق است، به آن، " زور" (بر وزن نور) اطلاق میشود. " مقابر" جمع" مقبرة" به معنی محل قبر میت است، و زیارت کردن مقابر در اینجا یا کنایه از مرگ است (طبق بعضی از تفاسیر) و یا به معنی رفتن به سراغ قبرها برای شماره کردن و تفاخر نمودن (طبق تفسیر مشهور) ۴ - توبیخ تفاخر کنندگان به جمعیتاین سوره مردم را به شدت توبیخ میکند بر اینکه با تکاثر ورزیدن و مسابقه گذاشتن در جمع مال و اولاد و یاوران با یکدیگر از خدای تعالی و از سعادت واقعی خود بی خبر میمانند، از تبعات و آثار سوء خسران آور این سرگرمی غفلت میورزند. و ایشان را تهدید میکند به اینکه به زودی نتیجه سرگرمیهای بیهوده خود را میدانند و میبینند، و به زودی از این نعمتها که در اختیارشان گذاشته شده بود تا شکرش را بجای آورند بازخواست میشوند، که چرا در شکرگزاری خدا خود را به نادانی زدید، و به کارهای بیهوده سرگرم کردید، و چرا نعمت خدا را با کفران مقابله نمودید ۵ - تفاخر عامل غفلتتفاخر به تعداد جمعیت عامل غفلت انسان: الهـکم التکاثر• حتی زرتم المقابر. افزون طلبی (و تفاخر) شما را به خود مشغول داشته (و از خدا غافل نموده) است. • تا آنجا که به دیدار قبرها رفتید (و قبور مردگان خود را برشمردید و به آن افتخار کردید)! سخنی است که از امیرمؤمنان علی ع در این زمینه در نهج البلاغه آمده است که بعد از تلاوت" الهاکم التکاثر حتی زرتم المقابر" فرمود: یا له مراما ما ابعده؟ و زورا ما اغفله؟ و خطرا ما افظعه؟ لقد استخلوا منهمای مدکر و تناوشوهم من مکان بعید، ا فبمصارع آبائهم یفخرون؟ ام بعد ید الهلکی یتکاثرون؟ یرتجعون منهم اجسادا خوت، و حرکات سکنت، و لان یکونوا عبرا احق من ان یکونوا مفتخرا!: " شگفتا! چه هدف بسیار دوری؟ و چه زیارت کنندگان غافلی؟ و چه افتخار موهوم و رسوایی؟ به یاد استخوان پوسیده کسانی افتادهاند که سالها است خاک شدهاند، آنهم چه یادآوری؟ با این فاصله دور به یاد کسانی افتادهاند که سودی به حالشان ندارند، آیا به محل نابودی پدران خویش افتخار میکنند؟ و یا با شمردن تعداد مردگان و معدومین خود را بسیار میشمرند؟ آنها خواهان بازگشت اجسادی هستند که تار و پودشان از هم گسسته، و حرکاتشان به سکون مبدل شده. این اجساد پوسیده اگر مایه عبرت باشند سزاوارتر است تا موجب افتخار گردند"! ۶ - پانویس۷ - منبعمرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۸، ص۲۴۶، برگرفته از مقاله «تفاخر به جمعیت» |